فرار از دست عزرائیل
...شايد يه وبلاگ

روزی از روزها، حضرت سلیمان نبی در سرای خویش نشسته بود که مردی سراسیمه از در درآمد. سلام کرد و بر دامن حضرت سلیمان چنگ انداخت که به دادم برس. حضرت سلیمان با تعجب به چهره آن مرد نگریست و دید که روی آن مرد از پریشان حالی زرد شده و از شدت ترس می لرزد.

حضرت سلیمان از او پرسید: تو کیستی؟ چه بر سر تو آمده است که چنین ترسان و لرزانی؟

مرد به گریه در آمد و گفت که: در راه بودم، عزرائیل را دیدم و او نگاهی از غضب به من انداخت و من از ترس چون باد گریختم و به نزد تو آمدم تا از تو یاری بطلبم. از تو خواهشی دارم که به باد فرمان دهی تا مرا به هندوستان ببرد!

حضرت سلیمان لحظه ای به فکر فرو رفت و فرمود: می پذیرم، به باد می گویم که تو را در چشم به هم زدنی به هندوستان برساند.



آن روز گذشت و دیگر روز سلیمان نبی حضرت عزرائیل را دید و به او گفت: این چه کاری است که با بندگان خدا می کنی، چرا به آنها با خشم و غضب می نگری؟ دیروز مرد بیچاره ای را ترسانده ای و رویش زرد شده بود و می لرزید. به نزد من آمده و کمک می طلبید.

عزرائیل گفت: دانستم که کدام مرد را می گویی. آری من دیروز او را در راه دیدم ولی از روی خشم و غضب به او نگاه نکردم، بلکه از روی تعجب او را نگریستم.

عزرائیل ادامه داد: تعجب من در این بود که از خداوند برای من فرمان رسیده بود تا که جان آن مرد را در هندوستان بگیرم. در حالی که او را اینجا می دیدم...



نظرات شما عزیزان:

دل خون
ساعت0:07---24 مهر 1390
مرگ اگر مرد است ، او نزد من ار

تا در اغوشم بگیرم تنگ ، تنگ

او، ز ، من جسمی ستاند جاودان

من از او جانی بگیرم رنگ، رنگ
پاسخ: خودت و معرفی کن خواهشا


حانیه
ساعت0:53---24 شهريور 1390
واقعان که کار خدا رو حساب کتاب


پاسخ: آره رو حساب و کتابه اما ما متوجه نمی شیم تا .......


mohamad
ساعت0:47---23 شهريور 1390
]خی بیچارهپاسخ: این داستان و واسه خنده ننوشتم واسه این نوشتم که کار خدا همیشه رو حساب کتابه

H
ساعت0:02---23 شهريور 1390
www.ht.loxblog.com

H
ساعت23:58---22 شهريور 1390
$$$$$$___________سلام ______________$$$$$

__$$$$$$$$*________خوبی؟________,,$$$$$$$$*

___$$$$$$$$$$,,___منم خوبم______,,$$$$$$$$$$*

____$$$$$$$$$$$$___ .____.___$$$$$$$$$$$$

____$$$$$$$$$$$$$,_'.____.'_,,$$$$$$$$$$$$$

____$$$$$$$$$$$$$$,, '.__,'_$$$$$$$$$$$$$$$

____$$$$$$$$$$$$$$$$.@:.$$$$$$$$$$$$$$$$

______****$$$$$$$$$$$@@$$$$$$$$$$$****

__________,,,__*$$$$$$@.$$$$$$,,,,,,

_____,,$$$$$$$$$$$$$* @ *$$$$$$$$$$$$,,,

____*$$$$$$$$$$$$$*_@@_*$$$$$$$$$$$$$ *

___,,*$$$$$$$$$$$$$__.@.__*$$$$$$$$$$$$$*,,

_,,*___*$$$$$$$$$$$___*___*$$$$$$$$$$*__ *',,

*____,,*$$$$$$$$$$____$$$$$$$$$$*,,____*

______,;$*$,$$**'____________**'$$***,,

____,;'*___'_.*______ آپ کردم______*___ '*,,

,,,,.;*___میای دیگه؟!___---__یعنی باید بیای____ '**,,,,

*.°

?

...°

....O

.......°o O ° O

.................°

.............. °

............. O

.............o....o°o

.................O....°

............o°°O.....o

...........O..........O

............° o o o O

......................?

...................?

...............?

...........?

........?

....?

.? منتظرتم


پاسخ: سلام حتما میام


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ارسال شده در تاریخ : 22 / 6 / 1390برچسب:, :: 22:50 :: توسط : بهزاد

درباره وبلاگ
خدايا ؛ کسي را که قسمت کس ديگريست، سر راهمان قرار نده... تا شبهاي دلتنگيش براي ما باشد... و روزهاي خوشش براي کس ديگري...!
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 346
بازدید دیروز : 4
بازدید هفته : 351
بازدید ماه : 761
بازدید کل : 261068
تعداد مطالب : 462
تعداد نظرات : 1023
تعداد آنلاین : 1